داستان پیر چنگی در کلاس نگارش

ساخت وبلاگ

 

داستان پیر چنگی در عهد حضرت عمر (رض) از زبان مولانا

و

غزل ماموستا هیمن در کلاس نگارش از زبان مهدی سیّدی

 

 آن شنیدستی که در عهد عمر 

بود چنگی مطربی با کَرو فَر

 بلبل از آواز او بی خودشدی 

یک طرف ز آواز خوبش صد شدی

 مجلس و مجمع دَمَش آراستی

 وز نوای او قیامت خاستی

 همچو اسرافیل که آوازش به فن

مردگان را جان درآرد در بدن

این داستان را اگر تاکنون نخوانده اید لازم نیست این نوشته را بخوانید.

 اصلا وقتی وقتی پیر چنگی هست که بخوانیم  نوشته های دیگر چنگی به دل نمی زنند. پس خواهش می کنم این نوشته را کنار بگذارید و هر وقت پیر چنگی را خواندید ادامه ی این نوشته را هم بخوانید.

خلاصه ی داستان به نثر در آدرس زیر:

http://gardenkingdom.blogfa.com/post/232

متن کامل داستان در مثنوی معنوی در آدرس زیر:

http://www.rira.ir/?page=view&mod=classicpoems&obj=poem&id=11147

 

 

 

امّا بعد:

در سال 1374 و در کرج که در خدمت دکتر محمود عابدی بودیم- هر کجا هست خدایا به سلامت دارش- درس مثنوی داشتیم و داستان پیر چنگی. همین داستانی که شما حتما خوانده اید. ایشان به گونه ای از مولانا، پیر چنگی و شخصیت حضرت عمر صحبت می کردند که:

" چند یزدان مدحت خوی تو کرد

تا عمر را عاشق روی تو کرد"

که دانشجو را عاشق روی آنها می کرد. در دومین نشست همکاران گروه ادبیات فارسی متوسطه دوم ناحیه ۲ سنندج در روز دوشنبه 23/12/95   جناب آقای حسین پناهی دبیر نگارش دبیرستان بحرالعلوم به گونه ای صحبت از کلاس و دانش آموزان و متنهای تولیدیشان کردند که مهدی سیدی را عاشق روی آنها نمود. در سال جدید و در اوّلین فرصت- دیروز سه شنبه 29/1/1396 به خدمت دبیر گرامی و حضور دانش آموزان رسیدم.

فضای مدرسه، کلاس، کتابخانه ی داخل سالن،  امکانات موجود در کلاس،  برخورد حرفه ای و صمیمانه ی مدیر، رابطه ی صمیمی دبیر و دانش آموزان عالی، خوشایند و رشک برانگیز بود. بعد از مقدّمات چند نفر از دانش آموزان متون تولیدی خود را قرائت کردند. زبان متنها مختلف- انگلیسی، اورامی ،کردی و فارسی- بود. موضوعات آزاد و هر کدام مربوط به یکی از درسهای کتاب نگارش بود.

بنده هم بعد از قرائت هر متن سوالاتی درباره ی خوانش و لحن می پرسیدم و از هر یک از آنها خواستم کتابی را برای مطالعه معرّفی کنند. چرا که همگان معتقدند که بدون مطالعه، نوشتن یک متن خوب سخت است و اساس نوشتن مطالعه است.

همانطور که دبیرشان اشاره کردند که برای نوشتن  سه اصل لازم است:

1-    استعداد

2-    پشتکار

3-    مطالعه

بعد از قرائت متون، بنده هم چند دقیقه ای درباره ی علت حضور خود در کلاس آنها را بیان کردم. سپس به مناسبت سالروز وفات شاعر بزرگ و ملی کرد- استاد سیدمحمدامین شیخ الاسلامی- هیمن- چند بیت از یکی از غزلیات ایشان را برای دانش آموزان خواندم.

هه‌تا نێڵه‌ی نه‌یه‌ ئاورگی دڵ، چه‌م پڕ له‌ نه‌م نابێ
هه‌تا نه‌م دانه‌بارێ تینی ئه‌م ئاورگه‌ که‌م نابێ

له ‌ناو ئاورینگ و ئاونگا شه‌وم ڕاده‌برێ بێ هه‌مده‌م
به‌ڵێ شه‌وگاری ته‌نیایی به‌ بێ فرمێسک و خه‌م نابێ

سته‌مکاری منی دوور خسته‌وه‌ له‌و یاره‌ شیرینه‌م
ئیتر من چۆن ڕقی زۆرم له‌ ئازار و سته‌م نابێ؟

ئه‌وی سه‌ربه‌رزه‌ له‌م وێرانه‌دا تووشی خه‌م و ده‌رده‌
چیای سه‌رکه‌ش ببینه‌ قه‌ت سه‌ری بێ هه‌ور و ته‌م نابێ

له‌ ناو ده‌ریای خه‌یاڵم دیمه‌وه‌ من گه‌وهه‌ری نایاب
هه‌مه‌ گه‌وهه‌ر، ئیتر چاوم له‌ دینار و دره‌م نابێ


په‌له‌ت بێ، چاوه‌ڕێتم، زوو وه‌ره‌، به‌س خۆت بخافڵێنه‌
هه‌زار جار « هێمن»یش بم بۆ ویسالت چۆن په‌له‌م نابێ؟

 

البته غزل بالا دو بیت دیگر هم دارد که در کلاس و به دلایلی خاص حذف کردم.

در پایان از دانش آموزان خواستم با توجّه به درس چهارم- نوشته های گزارش گونه- گزارش کوتاهی از این جلسه بنویسند و به نوشته های برتر هدیه ای پیشکش کنم و از صمیم دل امیدوارم تمام گزارش ها برتر باشند.

درۆیه‌کی پیرۆز...
ما را در سایت درۆیه‌کی پیرۆز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hozhan بازدید : 133 تاريخ : جمعه 19 آبان 1396 ساعت: 4:56