چاره ای جز افتادن و مردن نیست.

ساخت وبلاگ

چاره ای جز افتادن و مردن نیست.

اینکه بابافغانی شیرازی این شعر را در مرگ چه کسی و به چه خاطر سروده و امروز نیما بخشی از آن را برای پروژه ترکیب بند به کلاس آورد و خواند، اصلا بحث من نیست.آنچه مهم است تناسب این چند بیت با فجایعی است که اخیرا روی داده، زلزله ای ویرانگر، ویرانگر چونان زلزله هایی که همیشه در این مرزوبوم برایمان پیش می آید.

گلی از جویبار زندگانی کس نمی چیند

گیاهی از کنار آب حیوان بر نمی آید

نسیم نا امیدی می وزد از گلشن عالم

دم خوش از نهاد نوع انسان بر نمی آید

چمن پژمرده و گل خشک و بی جان لاله و نرگس

بجز بوی فنا از نخل ارکان بر نمی آید

هوای جانفزا از هیچ گلشن بر نمی خیزد

غبار هستی از صحرای امکان بر نمی آید

نباشد آدمی را چاره جز افتادن و مردن

که می بیند چنین روزی که از جان بر نمی آید

درۆیه‌کی پیرۆز...
ما را در سایت درۆیه‌کی پیرۆز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hozhan بازدید : 100 تاريخ : يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 22:20